یکشنبه، بهمن ۳۰، ۱۳۸۴

زنده باد همبستگی جهانی کارگران

کارگران متشکل در کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های آزاد کارگری و فدراسیون اتحادیه های جهانی . درود بر شما. خبر مسرت بخش اقدام عملی آن اتحادیه های عظیم کارگری را با میلیونها عضو در اعتراض به حمله گسترده ی مقامات ضد کارگری جمهوری اسلامی، به بخشهایی از کارگران ایران و بطور مشخص، کارگران متشکل در سندیکای شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حو مه ، و دستگیری بیش از هزار نفر از آنها ، همراه با تعدادی از اعضای خانواده شان ، در یورش شبانه به خانه و کاشانه ی آنان ، و همچنین ضرب و شتم کارگران ورانندگان این شرکت برای در هم شکستن اعتصاب حق طلبانه آنان، در راستای احقاق حقوق مسلم خویش برای آزادی منصور اسانلو ، رئیس هیئت مد یره ی سندیکای کارگران شرکت واحد ، به رسمیت شناختن سندیکای کارگری شرکت واحد و پردا خت دستمزد های عقب افتاده کارگران آن شرکت را در یافت کردیم. کارگران و فعالین متشکل در اتحاد کمیته های کارگری در تهران، کرج و برخی از شهرهای غرب، جنوب و شمال کشور، نمی توانند، رضایت خاطر خود را از این اقدام به مو قع و افشا گرانه ی شما کارگران متشکل در آن اتحادیه های کارگری ، که آشکارا، نشان از همبستگی طبقاتی کارگران، در ابعادی بین المللی دارد، کتمان نمایند. حاکمیت سرمایه وسرمایه داران در ایران، و سراسر دنیا نیز، جز زبان زور و همبستگی طبقاتی، زبان دیگری را نمی فهمند. تجمع اعتراضی شما کارگران گرامی، در جلو سفارت خانه های جمهوری اسلامی در تعدادی از کشور ها – و نه صرفا نامه نگاری به مقامات – در اعتراض به سرکوب گری و خفقان موجود دراین کشور، و دستگیری و زندان کارگران شرکت واحد ، خود می تواند طلیعه ی مبارک و در عین حال موثری از اتحاد طبقاتی کارگران باشد. باید آنرا پی گرفت. باید بر جنبه های طبقاتی آن در همه ابعاد افزود. باید سرمایه و سرمایه داران را در هر کجای دنیا و به هر مقدار که قدرت و توان کارگران اجازه می دهد، به عقب نشینی وادار کرد. سرمایه داری و حکومت های سرکوب گر و ضد کارگری آنان، و بویژه مقامات ضد کارگر در جمهوری اسلامی، جز به قدرت طبقاتی کارگران در داخل ایران و سراسر دنیا، به هیچ چیز وقعی نمی گذارند. کارگران و هم سرنوشتان ارجمند و گرامی: جهان مو جود هم ا کنون، بیش از هر زمان دیگری به دو قطب و اردوی متخاصم و رو در روی هم تقسیم شده است. اردوی کار و اردوی سرمایه. و در مقابل این دومی، یعنی جهان سرمایه و دنیای حرص و آز و ولع ناشی از انباشت سیری نا پذیر سرمایه داران، دنیای خون و جنایت و کشتار و استثمار و غارت وحشیانه ی کارگران و ستم طبقاتی آ نان، برای طبقه کارگر سراسر دنیا و کارگران ایران نیز، راهی جز همبستگی و اتحاد طبقاتی، در ابعادی بین المللی، باقی نمانده است. باید در کوران همین مبارزات که در جریان آن قرار گرفته اید، آن جنبه ها را تقویت نمود و بر آن مهر و نشان طبقاتی و جهانی زد. انتظار کارگران اتوبوس رانی تهران و حومه، بویژه در شرایط حساس کنونی، که کارگران ایران تحت حا کمیت سرمایه داران و حکومت حامی آنها با بایکوت کامل به اصطلاح رسانه های ارتباط جمعی از همه نوع آن، مواجه گشته اند و ابتدایی ترین و اولیه ترین خواسته ها و مطا لباتشان با سرکوب و سانسور خبری پاسخ داده می شود، از شما کارگران متشکل در تشکلهای مستقل و آزاد و کارگری این است که بویژه با اقدامات عملی و موثر خود، صدای کارگران را به گوش هم طبقه ای های شان و همه انسانهای آزادی خواه و برابری طلب، در سراسر دنیا برسانید، و با دست یازیدن به اینگونه اقدامات عملی و فشارها، حد اقل در جهت افشای اعمال سرکوب گرانه ی عوامل سرمایه در ایران، موثر واقع شوید. تجمع اعتراضی و افشا گرانه ی تان، در مقابل سفارت خانه های جمهوری اسلامی در بعضی کشور ها، در کنار مبارزات پیگیر کارگران ایران، و در شرایط حاضر، کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه، خود یکی از راههای نیل به این مقصود بوده، و در عین حال تاکیدی است بر همبستگی و اتحاد طبقاتی کارگران. این اقدامات همچنین به سهم خود، می تواند موجبات د لگرمی و پشتگرمی کارگران را در ایران فراهم نماید. ما ضمن قدر دانی از این حرکت مشخص و عملی شما کارگران در "کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های آزاد" و "فدراسیون اتحادیه های جهانی"، از همه نیروهای هم سو با منافع کارگران، و همه نیروهای کمونیست و آ زادی خواه تقاضا می کنیم تا به سهم خویش، در این حرکت اعتراضی جهانی، حضور فعال و موثر داشته با شند و خواستهای مطرح شده از جانب آن اتحادیه را به همراه دو خواست 1- بازگشت به کار تمامی دستگیر شدگان و کارگران آزاد شده از زندان و2- رفع اتهام از کارگران و فعالین کارگری دستگیر شده در اول ماه مه شهر سقز، پیگیری نمایند. زنده باد اتحاد و همبستگی کارگران پیروز باد مبارزات حق طلبانه کارگران
اتحاد کمیته های کارگری 
25 /11/84

رانندگان شرکت واحد را آزاد کنیم

حدود سه هفته است که تعرض وحشیانه ای به رانندگان شرکت واحد که برای ابتدایی ترین مطا لبا ت ( آزادی ریس هیئت مدیره سند یکا یشا ن ، حق داشتن سندیکای آزاد ، و افزایش د ستمزد ) اعتصاب کردند ، انجام گرفته است که حدود هزار نفر آنها بازداشت شد ند و صد و هفتاد نفر هنوز در بند نگاه داشته شده اند . مسئله انرژی هسته ای و ماه محرم ، نگذاشته تا صدای این کارگران و خبر د ستگیریشا ن در جامعه منعکس گر دد . اما خانواده کارگران در بند بیکار ننشستند وبا تجمع 300 نفره خود در مقابل دادستانی خواستار آزادی عزیزانشان شد ند . فعالین جنبش کارگری دیگر کشور ها ، نیز تجمعاتی را در مقابل سفارت خانه ها ی جمهوری اسلامی تدارک دیده اند. ما کارگران در ایران و دانشجویان نیز باید با همبستگی و اتحاد حرکتی را شکل دهیم تا هر چه بیشتر رژیم سرمایه داری را وادار به عقب نشینی و در نهایت آزادی عزیزا نمان نماییم . در این شرایط که تعرض وسیعی به جنبش کارگری و بطور مشخص رانندگان شرکت واحد صورت گرفته است ، تشکلات کارگری داخل کشور اگر در عمل پای بند شعار های ضد فرقه گرا یا نه شان هستند و مخالف تشتت می باشند ، تن به همکاری و اتحاد برای اقدامی مشترک در اعتراض به ادامه با زداشت رانندگان ، بدهند . در این شرایط مبا رزه طبقاتی نیا ز به اتحاد عمل ما دارد و باید بپذ یریم که هیچ کدام از ما به تنهایی در رابطه با ادامه بازداشتها قادر به ایجاد حرکت اجتماعی نیستیم ، پس از رفقای متشکل در کمیته های هما هنگی برای ایجاد تشکل کارگری ، پیگیری برای ایجاد تشکلهای کارگری ، انجمن فرهنگی کارگری ، دانشجویان هوادار جنبش کارگری و ما ، انتظار می رود تا اقدام مشترکی را برای آزادی رانندگان شرکت واحد انجام .دهیم
24/ 11 84
" اتحاد کمیته های کارگری "

چهارشنبه، بهمن ۱۹، ۱۳۸۴

سالگرد کشتار کارگران خاتون آباد را بر گزا ر کنیم

چند سال پیش کارگران اخراجی خاتون آباد ، تنها به دلیل اعترا ض به بیکار شدنشان و تحصن ، به گلوله بسته شدند وبه خاک و خون کشیده شدند . هیچکس ا ز نیروهای مجری و آ مرآن تا به حال نه تنها مجازات نشده اند ، بلکه حتی معرفی نیز نگردیده اند . ما کارگران ضمن محکوم کردن این کشتار ، باید در هر جا که ممکن است با برپایی مراسم یا د آنها را زنده کنیم و صدای اعتراضمان را بگوش همه برسانیم . رسانه های گروهی قانونی اخبا ر و گزا رشات این جنایت را انعکاس نداده و نمی دهند . لذا ضروری است که هر چه بیشتر این جنایات وعاملان آن ا فشا گردند . ما فعالین کارگری این روز را به روز ا فشای جنایت سرمایه دا ران باید تبدیل کنیم .
21 / دی / 84
                         
" اتحاد کمیته های کارگری "

ا ز" کمیته حمایت ا ز دستگیر شدگان اول ماه مه" ، پشتیبانی کنیم

ما فعالین جنبش کارگری که در" اتحاد کمیته های کارگری " متشکل شده ایم ، حمایت کامل خود را" از کمیته حمایت ا ز دستگیر شدگان " اعلام می کنیم و مبارزه خود را در این راستا تا لغو احکام نا عادلانه بیدادگاه رژیم ، به همراه دیگر کارگران ادامه خواهیم داد . تنها با ایستادگی متحدانه در مقابل متعرضین به فعالین جنبش کارگری قادریم ، رژیم سرمایه داری را به عقب نشینی وادار نماییم . باید روشهای عملی برای مقابله با تهاجم به فعالین کارگری در دستور کار قرار دهیم تا ، سرکوب گرا ن وادار به عقب نشینی گردند. یکی ا ز .این راههای حمایت ، همکاری با" کمیته حمایت ا ز دستگیر شدگان اول ماه مه سقز" است
21 / دی / 84
                             
" اتحاد کمیته های کارگری"

فعا ل سندیکای شرکت واحد را آزاد کنید

همه فعالین باز داشت شده سندیکای شرکت واحد با اعتصاب رانندگان آن شرکت ، و با فشار تشکلات و فعالین کارگری داخل و خارج کشور آزاد شدند ، بجز آقای اسانلو که همچنان در بازداشت به سر می برد و در سلول انفرادی است . باید با مبارزه بیشتر ما این فعال سندیکای شرکت واحد را نیز آزار کنیم . همانطور که رانندگان شرکت واحد با اعتصاب خود توانستند همکارانشان را آزاد کنند ، با ادامه مبارزه نیز می توانند آقای اسانلو را آزاد نمایند . بیایید خودمان را دست کم نگیریم . ما تنها نیستیم بسیاری از تشکلات کارگری بین اللملللی نیز به یاری ما آمده اندو حمایتشان را اعلام کرده اند .

دی/84/20
" "اتحاد کمیته های کارگری

فعالین سند یکای شرکت واحد را آزاد کنید

روز پنجشنبه
30/ 9 / 84
ده نفر از فعالین سندیکای شرکت واحد توسط دادستانی د ستگیرشد ند در پی این اقدام ضد کارگری رانندگان شرکت واحد تهران از صبح یکشنبه 3/ 10 / 84 اقدام به اعتصاب کردند . در این رابطه ما ضمن محکوم کرد ن د ستگیری فعالین سندیکای شرکت واحد وحمایت از اعتصاب رانندگان جهت آزادی آنها ، هم طبقه ای هایمان را فرا می خوانیم که در مقابل تعرض به فعالین کارگری و بطور مشخص دستگیری فعالین سند یکایی شرکت واحد اعتراض کنند و کارگران راننده شرکت واحد تهران را تنها نگذارند .تعرضاتی از این دست را باید به مثابه تعرض به کل کارگران به عنوان یک طبقه با منافع مشترک دانست و مبارزه رانندگان شرکت واحد نیز جزئی از مبارزه این طبقه است . ما کارگران هر چند پراکنده و غیر متشکلیم و فعلا قاد ربه مقابله سراسری نیستیم اما با بیانیه پشتیبانی و بر پایی تجمعات و افشاگری میتوانیم به سهم خود به یاری کارگران شرکت واحد بشتابیم . در محل تجمع رانندگان حضور یابیم و به آنها بگوییم که تنها نیستند .

به یاری رانندگان دستگیر شده شرکت واحد بشتابیم

روز شنبه 8 بهمن رانندگان شرکت واحد برای آزادی منصور اسانلو ، فعال سندیکای شرکت واحد و برای برداشتن پلمپ از سندیکایشان دست به اعتصاب زدنند . اما حکومت ضد کارگری جمهوری اسلامی اقدام به دستگیری بیش از 500 نفر از رانندگان و ضرب و شتم بعضی از آنها کرده است . با وجود دستگیری وسیع اعتصاب انجام شد و در چند محل تجمع، که مردم نیز به حمایت از رانندگان ، به آنها پیوسته بودند ، سرکوب گران اقدام به حمله و ضرب و شتم کردند . اعتصاب گسترده رانندگان شرکت واحد با حمایت مردم ( تحریم اتوبوسهای دولتی و سپاه ) همراه بود . خبرها حکایت دارد که بیش از پانصد نفر راننده بازداشتی که به زندان اوین منتقل شده اند دست به اعتصاب غذا زده اند . در چنین مو قعیتی که تنها به خاطر یک اعتصاب حکومت سرمایه داران اقدام به دستگیری وسیعی که در نوع خود در دنیا کم سابقه است ، کرده و کمتر سرمایه داران جرات می کنند ، تنها به خاطر اعتصاب این تعداد زیاد از کارگران را بازداشت نمایند . کارگرن و مردم شریف، باید به یاری آنها بشتابیم باید همراه خانواده دستگیر شدگان تجمعاتی را علیه دستگاه قضایی ترتیب بدهیم . دانشجویان در این رابطه می توانند نقش بسیار موثری ایفا کنند . اگر شما دانشجویان دست به تجمع اعتراض آمیز ، علیه دستگیری رانندگان شرکت واحد بزنید، قوی ترین حمایت را انجام داده اید ما نباید رانندگان شرکت واحد را تنها بگزاریم و تنها همبستگی ما می تواند رانندگان بازداشتی را رها کند . شما خانواده های دستگیر شدگان ، با هماهنگی و همراهی با هم میتوانید باعث آزادی عزیزانتان شوید . و در این رابطه با مردم ضروری است که نهایت همکاری را انجام دهید . اعتراضات فردی راه به جایی نمی برد ، شما می توانید با تجمع در مقابل ارگانهای دولتی مربوطه رژیم را تحت فشار قرار دهید .شما تنها نیستید وما کارگران متشکل و دیگر مردم آگاه نیز با شما همراهی خواهیم کرد . همه ما کارگران و مردم زحمتکش در هر نقطه ای از ایران که هستیم می توانیم به حمایت از رانندگان بازداشتی بشتابیم . افشا گری ، شعار نویسی ، دادن بیا نیه ، کمک مو ثری خواهد بود . در این رابطه نقش تشکلات بین المللی کارگری و فعالین سیاسی خارج کشور نیز بسزا است . باید هر چه بیشتر حمایت تشکلات کارگری را جلب کرد ، تجمعات و اعتراضات گسترده براه انداخت تا رژیم ضد کارگری هر چه بیشتر تحت
فشار قرار گیرد.                           9/11/84

درود بر رانندگان اعتصابی شرکت واحد اتحاد کمیته های کارگری

فعالین سند یکای شرکت واحد را آزاد کنید



روز پنجشنبه ٣٠ آذر ١٣٨٤ ده نفر از فعالین سندیکای شرکت واحد توسط دادستانی دستگیر شدند. در پی این اقدام ضد کارگری رانندگان شرکت واحد تهران از صبح یکشنبه ٣ دى ماه ١٣٨٣ اقدام به اعتصاب کردند. در این رابطه ما ضمن محکوم کردن دستگیری فعالین سندیکای شرکت واحد و حمایت از اعتصاب رانندگان جهت آزادی آنها، هم طبقه ای هایمان را فرا می خوانیم که در مقابل تعرض به فعالین کارگری و بطور مشخص دستگیری فعالین سندیکایی شرکت واحد اعتراض کنند و کارگران راننده شرکت واحد تهران را تنها نگذارند. تعرضاتی از این دست را باید به مثابه تعرض به کل کارگران به عنوان یک طبقه با منافع مشترک دانست و مبارزه رانندگان شرکت واحد نیز جزئی از مبارزه این طبقه است. ما کارگران هر چند پراکنده و غیر متشکلیم و فعلا قادر به مقابله سراسری نیستیم اما با بیانیه پشتیبانی و برپایی تجمعات و افشاگری میتوانیم به سهم خود به یاری کارگران شرکت واحد بشتابیم. در محل تجمع رانندگان حضور یابیم و به آنها بگوییم که تنها نیستند .
اتحاد کمیته های کارگری

۶ دی ماه ۱۳۸۴

تداوم مبارزة كارگران الكتریك رشت

كمیته كارگری گیلان دی ماه۱۳۸۴ کارگران شرکت تعطیل شده الکتریک رشت که مد تها است بلاتکلیفند و شدیدا به لحاظ اقتصادی تحت فشار قرار دارند ، روز های متوالی در محل تعاونی کارخانه رشت جمع می شوند و تا به حال چندین مجمع عمومی تشکیل داده اند. نمایندگان آنها بارها با مسئولین دولتی پای میز مذاکره نشسته اند و هر راه قانونی واداری که به نظرشان می رسیده را طی کرده اند. اما در نهایت پس از مدتها ی طولانی در مجامع عمومی خود به این نتیجه رسیدند که مسئولین فقط به آنها دروغ می گویند و وعده هایی میدهند که به آنها پایبند نیستند. در نتیجه هیچ راهی بجز اقدامات عملی خودشان نماند و در این رابطه روز سه شنبه مورخ 29 / 9 / 84 از محل تعاونی کارخانه (جنب پارک شهر ) اقد ام به راهپیمایی به سمت استانداری کردند. کارگران که حدود 350 نفر بودند با شعارهای: "مشکل ما کارگران شورای شهر، شهرداری" – "سرمایه از روز ازل نبوده سرمایه دار حق ما رو ربوده" _ " قبه جنایت میکند استان حمایت میکند" _ "میجنگیم می میریم حق خود را میگیریم" – " دزد زباله های شهر تهران برای غارت آمده به گیلان" _ "مسئولین مسئولین حرف بس است عمل کنید" و شعارهایی از این قبیل صدایشان را بگوش مردم رساندند. در میدان شهرد اری (مرکز شهر) عده زیادی از مردم با تجمع پیرامون آنها با کارگران اظهار همدردی کردند. کارگران پس از رسیدن به استانداری ضمن اخلال در عبور و مرور، تجمع کردند و خواهان رسیدگی به وضعیتشان شد ند. چند تن از مسئولین استانداری از جمله آخوند زاده به آنها وعده دادند که به سرعت به کارشان رسیدگی خواهند کرد و از کارگران خواستند که متفرق شوند. کارگران که از این قبیل وعده ها زیاد شنیده اند حاضر نشدند محل را ترک کنند و تمام روز را آنجا ماندند و شعار می دادند. روز بعد 30 / 9 /84 مجددا کارگران اقدام به راهپیمایی از محل تعا ونی تا استانداری کردند و همان شعارها را تکرار کردند. اینبار نیز نیروهای انتظامی محل را محاصره کرده و کارگران را زیر نظر داشتند. آنروز نیز وعده هایی به آنها داده شد که هیچ ارزشی نداشت. تجمع کارگران در روز های بعد هم ادامه داشت، اما مسئولین استانداری در این روزها حتی از دادن وعده نیز صرف نظر کردند تا بدین وسیله کارگران را خسته و نا امید کنند. کارگران که حمایت عملی استانداری از قبه را میدیدند ، و از سوی دیگر فشار اقتصادی و بیکاری طولانی جانشان را به لب رسانده است، در روز شنبه 5 / 10 /84 در همان محل تجمع مقابل استانداری به بحث جهت اقدام دیگری یعنی بستن خیابان کردند. نمایندگان آنها مخالف این کار بودند اما کارگران در نهایت به این کار اقدام کردند و عملا خیابان را بستند. که در همان حال نیروهای انتظامی به کارگران یورش بردند تا آنها را متفرق کنند و با باتوم به کارگران حمله کردند و آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادند که در همین حین کارگران برای دفاع از خود با نیروهای انتظامی درگیر شد ند. نیروهای انتظامی که از حمله متقابل کارگران به هراس افتادند صحنه را ترک و به داخل استانداری رفتند و از کارگران فاصله گرفتند. کارگران نیز که بشدت خشمگین بود ند مشکلات و مسائل خود را با مردم در میان میگذاشتند تا آنها بدانند که چگونه دستگاه عریض و طویل دولتی در حمایت از سرمایه داران حق وحقوق آنها را پایمال میکنند. اعتراضات کارگران برای دریافت حقوق و مطالباتشان همچنان ادامه دارد و قرار است که کارگران تا رسیدن به مطالبات و حقوق حقه خویش به تجمع و اعتراضات خویش ادامه دهند. طی چند سال گذشته پیرو سیاست خصوصی سازی تعداد زیادی از کارخانه های ایران و بویژه در منطقه گیلان تعطیل یا نیمه تعطیل شده اند و کارگران بسیاری بیکار و بلا تکلیف شد ند ما کارگران باید بدانیم که تنها با اتحاد و مبارزه یک پارچه ی خویش و پیوستن آن مبارزات به یکدیگر می توان به حقوق حقه ی خویش نائل آییم .

سه‌شنبه، بهمن ۱۸، ۱۳۸۴

بیانیه ی اعلام موجودیت اتحاد کمیته های کارگری

به مناسبت اول ماه مه روز جهانی کارگر
اردیبهشت 1348- 2005می


چه دنیای وارونه ای است دنیای ما. عده ای قلیل - بورژوازی- متشکل در سازمان های خویش، با استفاده از قدرت سرمایه، که تماماً از قبل کار و استثمار نیروی کار کارگر مولد انباشت می گردد - و نیز با اتِکا به قوه قهریه و طبقاتی خویش – دولت- اکثریت عظیمی ار انسانهای کره ارض، این فروشندگان نیروی کار را به بی رحمانه ترین شکلی استثمار می کند، و به معنی واقعی کلمه به فقر و فاقه می کشاند . چه دنیای شگفت انگیزی است دنیای ما. جماعتی از برده داران معاصر- سرمایه داران- به صرفِ غصب و تملک وسائل تولید- آنهم تنها و تنها از طریق تولید ارزش اضافه ای که طبقه کارگر تولید می کند- بخش وسیعی از سازندگان تاریخ و جامعه، و تولید کنندگان همه ی نعمت های مادی، و اساساً خود زندگی را، از هستی ساقط می نماید، و به دربدری و بی خانمانی می کشاند. چه دنیای عجیبی است دنیای ما. معدودی صاحب سرمایه، با توسل به ابزارهای سرکوب و تحمیق، در کنار انباشت روز افزون و سرسام آور ثروت و رفاه برای خود و جیره خوارانشان، دریایی از شریفترین مردم کارگر و مزدبگیر جامعه را برای مزدی اندک که "تنها برای وسائل معیشت آنان و حفظ و بقای خود و نسلشان ضروری است" به بردگی امروزی می کشاند. و در دنیایی از ستم و استثمار سرمایه داری، به سیه روزی و فقر مطلق، سوق می دهد و به راستی چه دنیای نابرابری است، دنیای حاکمیت سود و سرمایه- مشتی زالو صفت همه توده های کارگر و استثمار شونده را، به اجبار (اجبار اقتصادی) به اسارت و محرومیت از حقوق و منزلت انسانی خویش می کشاند، و به فقر مطلق محکوم می نماید. و این حکم سیادت و سلطه غاصبانه و سیری ناپذیر سرمایه، بر هستی و موجودیت کار و نیروی کار کارگر است. این قانون اساسی نظام سرمایه داری است: گسترش فزاینده فقر و مسکنت برای میلیونها انسان کارگر و زحمتکش، در قبال انباشت لجام گسیخته و بی حساب ثروت و مکنت، برای عده ای قلیل. مارکس این حقیقت تلخ را در حدود یک صد وپنجاه سال پیش، در مانیفست کمونیست آشکارا جلوی چشم کارگران می گذارد که "در این جامعه، آنکه کار می کند چیزی به دست نمی آورد و آنکه چیزی بدست می آورد کار نمی کند . و ما کارگران، اما نباید به این جهان وارونه و قانون اساسی ستم سازو ستم پرور آن تمکین نمائیم. باید قانون مندی مادی و ارزشهای آن را به ریشخند گرفت، باید بر مبانی و پایه های تحکیم و استمرار چنین نظامی که همانا مالکیت خصوصی بر وسائل تولید، و کارمزدی است- تاخت. باید آن پایه ها و مبانی را در هم شکست، باید آن را کله پا کرد، و هر چیز را بر سرجای خود قرار داد. باید یک چنین نظام نابرابر و فلاکت باری را از میان بر داشت، و نظم شورایی را جای آن نشاند- نظام سلطه و حاکمیت سرمایه، چیزی جز فلاکت و ادبار و اسارت و بردگی، و در یک کلام فقر مطلق برای اکثریت عظیم مزد بگیران و توده های کارگر و زحمت کش از یک سو، و رفاه و ثروت بی حساب برای عده ای قلیل و صاحبان سرمایه از سوی دیگر به بار نمی آورد. کارگران اما به شهادت تاریخ هیج گاه در قبال سلطه و تهاجم بی رحمانه و ددمنشانه ی سرمایه بر موجودیت خویش سر تسلیم فرود نیاورده و بر قوانین و ارزشهای وارونه ی آن تمکین ننموده اند. این طبقه، در طول تاریخ پیدایش و حیات خویش موازی با زندگی اش، همواره در مبارزه ای بلا انقطاع گاه پنهان و گاه آشکار با بورژوازی بوده و علی رغم همه ی بربریت و تهاجم سرمایه، با تار و پود هستی خویش بدون وقفه با سرمایه داری پیکار نموده، و طی مبارزه ای سخت و بعضاً تا پای جان، برای دوره هایی حتی سرمایه داری و سرمایه داران را به عقب نشینی و هزیمت وادار کرده، و در بسیاری از موارد، خواستها و مطالبات انسانی و جهان شمول خود را به آن طبقه ی ستمگر تحمیل نموده است. مبارزه ی کارگران برای بهبود اوضاع کار و زندگی، همیشگی و دائمی است و از شرایط کار و استثمار بخش وسیعی از فروشندگان نیروی کار در نظام سرمایه داری استنتاج می شود. "این مبارزه را خود بورژوازی به کارگران فهمانده است". و ما نیز بعنوان بخشی از کارگران تحت ستم و استثمار جامعه، و فعالین جنبش کارگری، عمیقاً از این تضاد طبقاتی و این سنت تاریخی و مبارزاتی متاثریم. ما بعنوان یک گرایش مشخص طبقاتی و در قالب یک تشکل معین (اتحاد کمیته های کارگری) خود را از کارزار طبقاتی موجود جدا نمی دانیم، و آشکارا اعلام می کنیم که در پهنه ی تضاد و رودر رویی تاریخی و آشتی ناپذیر اردوی کار و سرمایه، به یک جانب آن- اردوی کار- وابسته ایم، و به آن تعلق داریم. اتحاد کمیته های کارگری در راه جامعه ای عاری از ستم و استثمار، فقر و بی حقوقی، تبعیض و ستم جنسی، بیکاری، کار کودکان، جنگ، ویرانی و تباهی جوامع انسانی، تخریب محیط زیست و زندگی بشر، پدیده ی کریه و مشمئز کننده ی فحشاء و تن فروشی، بلای اعتیاد و همه و همه ی مفاسد و کثافات جامعه ی بشری، که بی هیچ تردید از نظام نابرابر و ضد انسانی سرمایه داری سر چشمه می گیرد، مبارزه و جدال می نماید. این تشکل در راه ایجاد جامعه ای مبتنی بر شوراهای کارگری و مردمی تلاش و مجاهدت می نماید. این تشکل برای تحقق نظام شورایی و دموکراسی مستقیم توده های مردم می جنگد و صد البته جنگ ما جنگی تمام عیار و بدون وقفه، همه جانبه و فراگیر و سراسری و طبقاتی است و همه زوایا و ابعاد کار و زندگی کارگران و مردم محروم جامعه را در برمی گیرد. ما کارگران، هم برای خواستها و مطالبات اقتصادی و روزمره مبارزه می کنیم، و هم در اساس لغو کار مزدی را در چشم انداز خویش داریم. مبارزه ی ما به تبعیت از مبارزه ی کلیت این طبقه، به ویژه بخش آگاه و پیشرو آن، هم صنفی است و هم سیاسی هم مقطعی و موردی است، و هم سراسری و فراگیر، هم مسائل مبتلا به کارگران و توده های محروم را در یک کارخانه، یا یک بخش از جامعه، مد نظر دارد، و هم منافع کل جنبش طبقاتی کارگران را دنبال می کند. هم برای بهبود سطح زندگی و شرایط ایمنی کار است و هم نابودی نهایی نظم سرمایه را در منظر خویش دارد. ما کارگران هم برای پائین آوردن مدت زمان کار و افزایش دستمزد مبارزه می کنیم، و هم فریاد خود را علیه اخراجها و بیکار سازی کارگران و بی حقوقی مطلق اکثریت قریب به اتفاق مزد بگیران و دستگیری و زندان و کشتار بی رحمانه و غیر انسانی آنان و همه انسانهای شریف و زحمت کش بلند می کنیم، و از همه شیوه ها و اشکال مبارزه و اعتراض اعم از طومار نویسی، تحصن، اعتصاب، راهپیمایی و بستن جاده ها و... استفاده می نمائیم. و در گیر و دار همین مبارزه و جدال متحد و متشکل می شویم و جنبش طبقاتی و سراسری خود را شکل می دهیم، تا بر تار و پود این نظام ستمگر و ضد بشری بتازیم و طومار آن را در نوردیم. اتحاد کمیته های کارگری همچنین بعنوان یک گرایش مشخص طبقاتی و کارگری، مقابله با نفوذ گرایشات غیر کارگری و بورژوایی را در درون جنبش کارگری، در عرصه نظر و عمل، وظیفه انقلابی و عملی خویش می داند و در این رابطه با رفرمیسم، به عنوان گرایشی بورژوایی و ارتجاعی به شدت مرز بندی دارد. این گرایش با اتکا به تجارب جنبش کارگری و نقطه نظرات داهیانه و روشنگرانه ی رهبران جهانی طبقه ی کارگر اعتقاد دارد که رفرمیسم اهداف و فعالیت های طبقه کارگر را بطور مستقیم یا غیر مستقیم به کسب اصلاحات محدود میکند. رفرمیستها میکوشند، از طریق امتیازات کوچک، کارگران را از مبارزه ی طبقاتی منحرف سازند. رفرمیسم حتی اگر صادقانه باشد، به سلاحی مبدل می گردد که بورژوازی با آن کارگران را فاسد و ضعیف می کند. تجربیات همه ی کشور ها نشان می دهند که کارگرانی که به رفرمیست ها (در ایران و جنبش کارگری عمدتا سندیکالیست ها) اعتماد می کنند، همواره فریب می خورند (رفرمیسم، فریب بورژایی کارگران است). رفرمیسم و رفرمیستها، این باور را در توده های کارگر و زحمت کش دامن می زنند که، راه مسالمت آمیز، راه صبر و انتطار بی پایان، راه طلب صدقه و خیرات از طبقات حاکم و دولتها، همیشه تنها راه و بهترین راه پیروزی در مبارزه است. گرایش رفرمیستی، علی العموم، به این تمایل دارد که تنها اهداف و خواستهای محدود و روزمره طبفه کارگر را، در چهار چوب نظام سرمایه داری دنبال نماید، و حتی همان خواستها و اهداف محدود و روزمره را هم در سایه ی سازش و همکاری با سرمایه، به پیش ببرد. لذا اتحاد کمیته های کارگر ی اکیدا با رفرمیسم و تبلور آن سندیکالیسم به عنوان یکی از انحرافات خطرناک و فریبکارانه ی جنبش طبقاتی کارگران مرزبندی دارد. همین جا یاد آوری کنیم که اتحاد کمیته های کارگری عمیقا بر این عقیده است که انقلاب کار توده هاست. این گرایش طبقاتی، بر این عبارت مشهور اساسنامه بین الملل اول تاکید دارد که «رهایی طبقه ی کارگر فقط می تواند به دست خود طبقه ی کارگر صورت گیرد" بر این اساس این گرایش با همه ی گرایشات و جریانات سیاسی مشخصی که می خواهند با نام کارگر و به جای کارگر انقلاب کنند(؟!!!) و قدرت سیاسی را قبضه نمایند(؟!!!) و در بهترین و صادقانه ترین حالت آن را خیر خواهانه به کارگران تقدیم دارند(؟!!!) عمیقا فاصله دارد. گرایش ما صرف وجود یک چنین گرایشات و جریانات انحرافی و غیر کارگری را در عرصه ی نظر و عمل، خود حاصل وزن اجتماعی طبقات دارا، به ویژه خرده بورژوا، و حضور سیاسی و اجتماعی آنان در سطح جامعه می داند و اکیدا با آنان مرز بندی دارد. این نقطه نظرات انحرافی و غیر کارگری، در حقیقت همان درد کهنه و مزمن شناخته شده (خرده بورژوایی) و همان دمل چرکینی است، که هر بار تحت شرایطی، و با نام و تحلیلی جدید مجددا سر باز کرده، و در حد توان، یک چند مبارزات اصیل و طبقاتی کارگران را علیه سرمایه داری و جنبش لغو کار مزدی به کجراهه می برد و به انحراف می کشاند. اتحاد کمیته های کارگری همچنین با ملی گرایی و ناسیونالیسم به عنوان گرایشی بورژوایی و ضد کارگری با هر نام و تحت هر عنوان به شدت مرزبندی دارد، و نه تنها مرزبندی دارد بلکه از آن متنفر است. چه فرقی میکند که کارگر همکار من الزاما هم ولایتی یا هم وطن من باشد، و یا در شهری و یا در کشوری دیگر متولد شده باشد که مثلا من در آن متولد نشده ام؟ چه فرقی می کند آن که همچون من شیره ی جانش در کارخانه و کارگاه و یا هر جای دیگری مکیده می شود، و به اجبار مورد ستم و استثمار قرار می گیرد الزاما به زبانی که من حرف می زنم حرف بزند،و یا در همان مرزها و موانع طبیعی یا مصنوعی یی که برایمان معین کرده اند، زندگی و کار کند؟ و متقابلا چرا باید برای مردم کارگر و زحمت کش فرق کند که آنکه ما را استثمار می کند و از قبل ما کارگران فربه می شود، همشهری و هم وطن ماست و مثلا به همان آداب و رسومی رفتار میکند که احیانا ما رفتار می کنیم؟ تخم این خزعبلات و لاطائلات را نمایندگان و گماشتگان چه طبقات و اقشاری در جامعه پراکنده اند؟ کارگران را درد مشترکی به هم پیوند داده است. "مصالح مشترک همه ی کارگران جهان، صرف نظر از منافع ملی شان" به هم مربوط است. کارگران آگاه همه ی کشورها را، چه رسد به کارگران ترک و فارس و شمال و جنوب، نه ملی گرایی و ناسیونالیسم می تواند از هم جدا کند، و نه مذهب و میهن. به قول مارکس "کارگران میهن ندارند و کسی نمیتواند از آنها چیزی را که ندارند بگیرد". اتحاد کمیته های کارگری همچنین بهمراه توده های وسیع مردم کارگر و زحمتکش، برای تامین و برقراری گسترده ترین و وسیع ترین آزادی های سیاسی و اجتماعی بعنوان یکی از مطالبات و خواستهای اساسی مردم و بر همین اساس برابری واقعی و همه جانبه حقوق زن و مرد، و رفع نا برابری و ستم جنسی، حق آزادی بیان و عقیده و اجتماعات، انتشار روزنامه و مجله و آزادی زندانیان سیاسی و ... تلاش و مبارزه میکند و بر روی آنها اکیدا پای می فشرد. این گرایش همچنین به تبعیت از حرکت آگاهانه و متین کارگران آگاه، به هیچ وجه نسبت به جنبش های برابری طلبانه، آزادی خواهانه و حق طلبانه توده های مردم بی تفاوت نیست. اتحاد کمیته های کارگری نسبت به جنبش دانشجویی، به عنوان یکی از شاخک های حساس تحرکات و جنبشهای سیاسی و اجتماعی و جنبش زنان، به جهت ستمی که از زوایای مختلف به آنان روا می شود، به ویژه جنبش زنان کارگر و همینطور جنبش های معلمان و پرستاران و سایر قشرها و لایه های اجتماعی، در حد توان، توجه و حساسیت ویژه ای را معطوف می دارد. این گرایش طبقاتی، اساسا جنبش های حق طلبانه معلمان و پرستاران را جزیی از جنبش طبقاتی کارگران محسوب نموده و به آن سمپاتی و توجه مخصوص دارد. جنبش طبقه کارگر برای پیشروی به سمت حاکمیت شورایی کارگران و دولت کارگری، "یعنی کارگرانی که به صورت طبقه ی حاکم متشکل شده اند" روی نیروی این قبیل جنبش ها حساب باز می کند، و به نیرو و توان این قبیل جنبش ها نیاز دارد. واقعیت اینکه، همه هم و غم این گرایش معطوف به این امر خطیر است که با استفاده از تجارب تا کنونی جنبش کارگری، در سراسر دنیا و درس آموزی از شکستها و پیروزی های آن، و همچنین بهره وری از نظریه ها و تئوری های علمی و راهنمای (کارگری) در ارتباط با مبارزه ی طبقاتی، مبارزات کارگران را متناسب با شرایط ملموس و مشخص جامعه ی ایران تا مرحله ی درهم شکستن مناسبات سرمایه داری و کسب قدرت سیاسی توسط طبقه ی کارگر ارتقا داده و در نهایت موجبات استقرار حاکمیت شورایی، مبتنی بر لغو کار مزدی را فراهم نماید. البته ما نیک میدانیم که راه به قدرت رسیدن کارگران و تسخیر حاکمیت سیاسی توسط آنان، در کارزار تاریخی و طبقاتی حاضر راهی آسان و سهل الوصول نیست. این راه از پیچ و خمهای فراوان و طولانی می گذرد، که راهیان آن می بایست از عزمی راسخ و اراده ای استوار برخودار باشند. کارگران، در شرایط حاضر پراکنده اند، مبارزاتشان نیز پراکنده است، و در اینجا و آنجا به شکلی پراکنده و جدا از هم اتفاق می افتد. در تشکل های طبقاتی و فراگیر، به ویژه حزب شان متشکل نیستند و از فقدان یک جنبش عمومی و سراسری طبقاتی، حتی برای دفاع از حقوق پایه ای خویش رنج می برند. سرمایه داری و نمایندگان سیاسی آن، به بهترین نحوی از این مسئله بهره برداری کرده اند و شرایط بغایت سخت و طاقت فرسایی را به طبقه کارگر تحمیل نموده اند و به ابتدایی ترین حقوق و مطالبات آنان تعرض می نمایند. سطح معیشت کارگران را تا پایین ترین حد ممکن تنزل می دهند، و همان دستمزد های ناچیز و به واقع بخور و نمیر کارگر را برای ماهها و در پاره ای موارد برای همیشه پرداخت نمی کنند. شدید ترین کارها و اضافه کاری اجباری را حتی برای روزهای تعطیل و علیرغم تمایل کارگران، به آنان تحمیل می کنند. ننگین ترین و قرون وسطایی ترین فشارها و تضیقات را تحت عنوان قرار دادهای موقت سفید امضاء و لذا خارج کردن عده ی زیادی از کارگران از شمول قانون کار و همان امتیازات نا چیز موجود در آن قانون را تحویل کارگران می دهند. دسته دسته و گروه گروه و تحت عناوین و بهانه های مختلف به اخراج کارگران و بیکارسازی آنان می پردازند و در صورت اعتراض نیز کارگران را زندانی و یا به گلوله می بندند و اقداماتی از این قبیل. تا آنجا که بارز ترین ویژگی جنبش کارگری در ایران را در شرایط حاظر می توان بی حقوقی کارگران و عدم انسجام و هماهنگی آنان دانست. وآیا این طبیعی نیست که در شرایط فقدان تشکلهای طبقاتی و در نهایت حزب فراگیر و سراسری کارگران، مشکلات و معضلات عدیده ای دامن گیر آنان باشد، و دفاع از حقوق و منزلتشان در بهترین شرایط، به سختی امکان پذیر گردد؟ چه باید کرد؟ گره ی کار در کجاست؟ و کارگران ایران چگونه می توانند از وضعیت سخت و فلاکت باری که سرمایه داری و صاحبان سرمایه، جهت کسب سود سرشار و بی حساب خویش به آنان تحمیل نموده اند خلاصی یابند؟ مشکل در کجای کار است؟ از نظر این تشکل (اتحاد کمیته های کارگری) گره ی اصلی کار و معضل استمرار ستمگری مفرط سرمایه، علیه کار و بی حقوقی مطلق کارگران در ایران همانا در عدم انسجام و پراکندگی طبقه ی کارگر برای دفاع از حقوق حقه ی خویش و فقدان تشکل های پایدار و عمومی طبقاتی، و در این ارتباط فقدان یک جنبش عمومی سراسری و به هم پیوسته ی کارگری، علیه نظم سرمایه است. طبقه ی کارگر ایران در شرایط موجود فاقد آن تشکل واقعی سرمایه ستیز - و نه دولتی و فرمایشی- جهت تبیین نقطه نظرات و بیان خواستها و مطالبات کارگری و ضد سرمایه داری از یک سو، و سازماندهی و هماهنگی اعتراضات و مبارزات طبقاتی خویش، برای مقابله با تهاجم لجام گسیخته به حقوق و سطح معیشت کارگران است. و صد البته بدیهی است که در یک چنین شرایطی، اعتراضات و مبارزات پراکنده و بدون هماهنگی کارگران در اینجا و آنجا و در این کارگاه و آن کارخانه بدون نتیجه مانده و ره به سر منزل مقصود نخواهد برد. جنبش طبقه ی کارگر امروزه نیازمند برنامه و بدیل خاص خود و سازماندهی مستقل و طبقاتی خویش، دقیقا متناظر با ملزومات توسعه ی ذهنی و عینی خویش است. امروزه کارگران می بایستی که با برنامه و مطالبات ویژه ی خویش وارد عرصه ی کارزار طبقاتی و ضد سرمایه داری شوند و استنتاجات نظری و سیاسی انقلابی و رادیکال خویش را در رابطه با الغا مالکیت خصوصی و نفی مناسبات سرمایه داری داشته باشند. ما کارگران می بایست که عزم خود را جزم کنیم و در عرصه ی کارزار طبقاتی و در متن مبارزه ی روزمره و انقلابی خویش برای دفاع از موجودیت طبقاتی و شرافت انسانی مان متشکل شویم. کارگران آگاه می توانند حول خواستها و مطالبات مشخص و ملموس کارگری و اجتماعی، به ویژه مبرمترین و گرهی ترین آنها در شرایط حاضر، همچون افزایش دستمزدها، متناسب با تورم موجود و پرداخت به موقع آنها، پرداخت حقوق و مطالبات عقب افتاده ی کارگران، جلوگیری از اخراجها و بیکار سازی کارگران و بازگشت کارگران بیکار شده بر سر کارهای شان، پرداخت انواع بیمه های اجتماعی، متناسب با وضعیت مشخص کارگران، از جمله بیمه ی بیکاری مکفی، تا زمان بازگشت بکار کارگران و بیمه ی مکفی بازنشستگی و ... حق آزادی اعتصاب و ایجاد تشکل های واقعی و مستقل کارگری - و نه دولتی، فرمایشی و خانه ی کارگری - و حمایت از خیل بیکاران و جوانان جویای کار، و دفاع از حقوق حقه و مسلم آنان، برای بر خوردار شدن از کار و شغل، به عنوان یکی از حقوق مهم و اولیه ی آحاد مردم، در کارزار طبقاتی و حی و حاضر جامعه، و یکی از با اهمیت ترین آنها، لغو قراردادهای موقت کار، به عنوان نمونه ای از بربریت و تهاجم وحشیانه و سبعانه ی سرمایه، به سطح معیشت، حقوق و موجودیت طبقه ی کارگر ایران و... متشکل شوند و در ابعادی سراسری و فراگیر خود را سازمان دهند. همینجا یاد آوری نماییم که نقش کارگران آگاه و پیشروی طبقه کارگر، در این مقطع از حیات سیاسی و اجتماعی کارگران و مبارزات طبقاتی آنان، از اهمیت و بر جستگی بسزایی بر خوردار میباشد. کارگران آگاه و مبارز می توانند در شرایط موجود در مراکز کار و تولید زندگی خویش، در تشکل ها و هسته های کارگری از جمله "کمیته های کارگری" که با توجه به تناسب قوای موجود در ایران، هم اکنون یکی از مناسب ترین اشکال سازماندهی و تشکل یابی کارگران پیشرو و رادیکال، جهت تاثیری گذاری و هدایت جنبش طبقاتی و انقلابی کارگران است، متشکل شوند، و ضمن تلاش برای سازمان یابی و سازماندهی هر چه گسترده تر اعتراضات و مبارزات آنان و دخالتگری فعال و همه جانبه در مسائل مبتلا به کارگران در همه امور در روند حرکت و مبارزات جاری طبقه ی کارگر و جنبش طبقاتی کارگران و توده های محروم و تحت ستم مردم مؤثر و مفید واقع شوند، و به سهم خویش به همبستگی طبقاتی کارگران کمک و مساعدت نمایند. در همین ارتباط، اتحاد کمیته های کارگری از همه ی پیشروان کارگری و تمامی کارگران آگاه و مبارز می خواهد تا با تشکیل کمیته های کارگری و کارخانه، در محل های کار و زندگی خویش و پیوستن به اتحاد کمیته های کارگری- "اتحاد کارگری"- به سهم خویش در گسترش بیش از پیش اعتراضات کارگران تا تغییر توازون قوای طبقاتی و سیاسی از مرحله ی "دفاع و مقاومت، به مرحله ی تعرض" ایفای نقش نموده، در سمت و سو دهی ضد سرمایه داری و انقلابی اعتراضات و مبارزات کارگران، و تعمیق جنبش طبقاتی آنان برای ایجاد شوراهای واقعی جهت اعمال قدرت و نهایتاً در دست گرفتن قدرت سیاسی، نقش فعال و در خور توجه ای را بازی نمایند . آری کارگران می بایست که به میدان بیایند و خود را در عرصه ی کارزار طبقاتی به صورت یک طبقه متشکل کنند، تا نه تنها قابلیت و شرافت انسانی خویش را در رهبری جهان انسانی به منصه ی ظهور برسانند بلکه به سهم خویش، از حقوق دموکراتیک و آزادی خواهانه ی اقشار و طبقات اجتماعی دفاع کنند. از دیدگاه ما به میدان آمدن جنبش طبقاتی کارگران، خود شرط لازم دموکراتیک ماندن همه ی جنبش های حق طلبانه و آزادیخواهانه ِاجتماعی است. بنا بر این تلاش برای به میدان آمدن جنبش کارگری، بمثابه ی یک جنبش طبقاتی و اجتماعی قدرتمند، نه فقط از زاویه منافع طبقاتی کارگران، بلکه از زاویه ی منافع دموکراتیک این قبیل جنبش ها- زنان، دانشجویان، حقوق کودک، آزادی بیان و... نیز ضروری و حیاتی است. جهان موجود و دنیای انسانی امروزه بیش از پیش به دو اردوی متضاد و متخاصم تبدیل شده است. اردوی کار، و اردوی سرمایه، ما کارگران به قطب نیرومند و لایزال کار وابسته ایم، و در این گوشه از جهان پهناور، خود را از همکاری و هماهنگی با کارگران سراسر دنیا و همه ی انسانهای آزاده بی نیاز نمی دانیم. ما دست یاری به سوی همه ی کارگران دنیا و هم طبقه ای هایمان دراز می کنیم و متقابلاً متعهدیم تا به تناسب توان و قدرت طبقاتی خویش، به دیگر کارگران در اقصی نقاط جهان یاری رسانیم. اتحاد کارگران جهانی و بین المللی است، چرا که مصائب و رنجهایشان جهانی است. تنها باید آگاهانه و با برنامه ی مشخص، متحد و متشکل شوند. و آن زمان که متشکل شوند و اتحاد سراسری و طبقاتی خویش را به منصه ی ظهور برسانند، دیگر اردوی سرمایه با همه ی یال و کوپالش، چه بی مقدار و حقیر خواهد بود، و آن زمان هر چیز بر سر جای خود قرار خواهد گرفت . جهان کار و کارگران در مسند قدرت، و دنیای سرمایه در جایگاهی مغلوب پس کارگران جهان متحد شوید . اتحاد کمیته های کارگری متشکل از: جمعی از کارگران استان تهران - جمعی از کارگران استان خوزستان - کمیته کارگری گیلان - کمیته کارگری سنندج - کمیته کارگری بوکان - کمیته کارگری کرمانشاه - کمیته کارگری سقز